black flower(p ,2)
black flower (p,2)
دلت میخواد بمیری؟ من باید به چی اون بتای زشت حسادت کنم؟ به موهای چربش صورت چندشش یا دوست دختر هرزه ی کالجش؟
جونگین دستاشو با حالت تسلیم بالا برد.
باشه جونگکوکی....
جونگکوک با صدای هیس مانند ترسناکی که موهای بدن جونگین رو سیخ می کرد گفت فقط یه بار دیگه جونگکوکی صدام کن تا اون دندونای کامپوزیت شده ی خوشگلت توی دهنت بریزه
جونگین اب دهنشو قورت داد.
خودش هم آلفا بود اما جونگکوک به خاطر آلفای غالب بودنش قوی تر و گاهی ترسناک تر هم بود.
باشه جونگکوک آروم باش و فرمونای لعنتیتو بخوابون داری امگاها رو می ترسونی
جونگکوک نفس عمیقی کشید و سعی کرد عصبانیتش رو خاموش کنه.
سکوت چند ثانیه ای از بین رفت و تریای کالج به حالت عادی خودش برگشت.
جونگین به محل سروغذا ، جایی که تهیونگ همراه دوست
دخترش تهیون و دوست امگاش دو کیونگسو ایستاده بود و سینی غذاشو پر می کرد نگاه کرد و با کیونگسوی که با چشمای درشت آبی رنگ امگایش بهش زل زده بود لحظه ای چشم تو چشم شد.
دلت میخواد بمیری؟ من باید به چی اون بتای زشت حسادت کنم؟ به موهای چربش صورت چندشش یا دوست دختر هرزه ی کالجش؟
جونگین دستاشو با حالت تسلیم بالا برد.
باشه جونگکوکی....
جونگکوک با صدای هیس مانند ترسناکی که موهای بدن جونگین رو سیخ می کرد گفت فقط یه بار دیگه جونگکوکی صدام کن تا اون دندونای کامپوزیت شده ی خوشگلت توی دهنت بریزه
جونگین اب دهنشو قورت داد.
خودش هم آلفا بود اما جونگکوک به خاطر آلفای غالب بودنش قوی تر و گاهی ترسناک تر هم بود.
باشه جونگکوک آروم باش و فرمونای لعنتیتو بخوابون داری امگاها رو می ترسونی
جونگکوک نفس عمیقی کشید و سعی کرد عصبانیتش رو خاموش کنه.
سکوت چند ثانیه ای از بین رفت و تریای کالج به حالت عادی خودش برگشت.
جونگین به محل سروغذا ، جایی که تهیونگ همراه دوست
دخترش تهیون و دوست امگاش دو کیونگسو ایستاده بود و سینی غذاشو پر می کرد نگاه کرد و با کیونگسوی که با چشمای درشت آبی رنگ امگایش بهش زل زده بود لحظه ای چشم تو چشم شد.
- ۶.۶k
- ۰۸ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط